ادیسون به تعدادی از کاربردها برای این نیرو فکر کرده بود، از جمله سیستمی برای سیم کشی خانگی که از لوله کشی موجود خانه به عنوان چارچوب خود استفاده می کرد و پریز برق روکار یکی از موارد اختراع آن می باشد
با این حال، هیچ راه مناسبی برای استفاده از این قدرت برای چیزی غیر از روشنایی وجود نداشت.
مخترعان آماتور تعدادی از لوازم خانگی را ارائه کردند که باید مستقیماً به سیستم خانگی متصل می شدند، از جمله هاروی هابل، که یک “پریز اتصال جداکننده” را طراحی کرد که مستقیماً به یک پریز چراغ متصل می شد.
این دوشاخه باید به دستگاه وصل می شد، اما کاربر مجبور نبود با سیم های برقی متصل به خانه سر و کار داشته باشد.
او سپس با ایجاد قابلیت جدا شدن دوشاخه، طراحی خود را بهبود بخشید: یک قسمت از دوشاخه میتوانست در پریز باقی بماند.
پس از پلاگین ابداعی هابل، پیشرفت بعدی توسط شخصی به نام فیلیپ اف. لابر در سال 1928 [14] انجام شد.
ه منظور کاهش شوک الکتریکی در نتیجه یک اتصال کوتاه (اتصال نامطلوب)، او سومین شاخک زمین را به دوشاخه اضافه کرد تا در سوراخ سوم در پریز قرار گیرد.
هنگامی که فردی ناخودآگاه در یک مدار با دوشاخه برق اتصال کوتاه می کند، بدن او تنها مسیر سیم برق دوشاخه به زمین می شود.
لابر شاخک سوم را بهعنوان «مسیری با کمترین مقاومت» جایگزین برای دور زدن فرد اضافه کرد. این به این معنی است که الکترون ها به جای اینکه در شما جریان داشته باشند، از طریق شاخک زمین به سمت زمین جریان می یابند.
گالوانی استدلال کرد که از آنجایی که هیچ منبع خارجی برق وجود ندارد، منبع “الکتریسیته حیوانی” در خود پا است و ادعا می کند که نیروی حیات همه حیوانات است.
با این حال، حدود یک دهه بعد، الساندرو ولتا با تفسیر جدیدی ظاهر شد: نظریه او بیان کرد که این انقباض ناشی از تماس بین دو فلز رسانای مختلف است که گالوانی استفاده میکرده است.
برای اینکه ثابت کند که این فلزات مختلف بوده و نه پای قورباغه باعث حرکت، ولتا قورباغه را از آزمایش حذف کرد و طرح گالوانی را بهبود بخشید و اولین سلول ولتایی را ایجاد کرد.
این شامل یک تکه مقوا بود که در آب نمک خیس شده بود و قطعات مس و روی درون آن قرار می گرفت: این امر باعث انتقال شیمیایی بارها بین فلزات و القای جریان یا جریان الکترونی می شد.
واحد “ولت” به نام ولتا نامگذاری شد و نشان دهنده پتانسیل الکتریکی بین دو نقطه است.
از این منبع الکتریکی جدید، مایکل فارادی الهام گرفت تا ژنراتور الکتریکی را توسعه دهد، که از یک میدان مغناطیسی متغیر برای تولید جریان استفاده می کرد. این اولین مورد استفاده از انرژی مکانیکی برای ایجاد الکتریسیته، عنصر اساسی سدهای آینده بود.